زن، قرآن، جامعه

سخن گفتن از موضوع زن و شرایط حاکم بر وی در جوامع کنونی، بدون در نظر گرفتن بسترهای تاریخی، اجتماعی و دینی گذشته، راه به جایی نخواهد برد و منجر به باز تولید اندیشه‌ها و رویه‌هایی خواهد شد که مدت‌هاست تجربه شده‌اند و عقیم بودن خود را نشان داده‌اند.
سنت‌ها، آموزه‌ها و ساختارهای بسیاری در گذشته برای تعیین چارچوب مشخص جهت زیست زن وجود داشته که اکنون نیز ثقل خود را بر کردار و پندار جامعه نسبت به وی حفظ کرده‌اند، زن تنها زمانی می‌تواند به میل و اراده خود تصمیم بگیرد و کنشگری داشته باشد که این ثقل را بردارد و محیط پیرامون خود را به بازخوانی تاریخ، آموزه‌ها و سنت‌هایی وادارد که توجیه‌گر قضاوت‌ها و کنش‌های متفاوت و بازدارنده‌اند.
استاد راشد غنوشی در این اثر می‌کوشد از یک سو به بازخوانی متون دینی، کتاب و سنت، بپردازد و برداشت‌ها و قرائت‌های سطحی و سنتی مرتبط با آموزه‌ها و نصوص زن محور را اصلاح و در موارد لازم تخطئه کند.